یادم میاد میگفتی،برو خدا نگه دار،نوشتی روی دیوار،به ارزوی دیدار
رفتم غروب رفتن،دلم میگفتش نرو،نمیشنیدم انگار،من التماس دلو
رفتمو باز اومدم اما ندیدم اونو،گفتن که دیر رسیدی داده به دنیا جونو
گفتم محاله هرگز،اونی که منو دوست داره،قول داده بود که هیچ وقت منو تنها نزاره
میگن که ارزومون، افتاده به قیامت ،گلم من که ندارم اینقد، صبرای بی نهایت
به عشق تو رو دیوار، منم واست نوشتم،به ارزوی دیدار، منم خودمو کشتم
منو ببخش عزیزم، که خیلی دیر رسیدم،زیر نوشته ی تو،و یه خط صاف کشیدم
با قطره قطره اشک ،با ذره ذره خون،به ارزوی دیدار، منم دارم میدم جون
خوشمل بود ولی خدااااااااااااااااااااااااااانکنه................
چی خدا نکنه؟؟؟؟
راستی چی خدا نکنه ؟
مطلب خوبیه
منظورش اینه خدانکنه این اتفاق واسه من پیش بیاد....
محشر بود مرسی
مرسی فدات
عالی مث همیشهههههههههههههه
اره دیگه مثل همیشه.....
بعد از آن دیوانگی ها ‚ ای دریغ
باورم ناید که عاقل گشته ام
گوییا او مرده در من کاینچنین
خسته و خاموش و باطل گشته ام
مرسی که بهم سرزذیی قربون معرفتت
salam ..........man az in matn kheyli khatere daram ...............mer30 ke oon rooza ro vasam 2bare zende kardi ................fadat besham by
غمم از وحشت پوسیدن نیستـــــــــــــــ غم من غربت تنهایی هاستـــــــــــــــــــ . . .
صدای شکستن می اید
بگذار بشکند
همچنان که دل مرا شکست و سپیدی روزهایم را به شب کشاند
همچنان که با لبی خندان تکه ی خورد شده ی احساسم
واشک های غلتانم را تماشا کرد
من ماندم حیران در اسمان عشق
حبس در اغوش غم و غرق پاییز
بگذار بشکند
همچنان که مرا شکست
من صدای شکستن را دوست دارم . . .
بـی قـرار هـیچ قـراری نـبوده ام
مـگــر
قـراری کـه بـا تـو داشتـم و
هـرگـز نیـامـدی . . .
سلـام سحـر جـوووووووووووووووووونـم

مـرسـی کـه سـر زدی کـامنتــات نـانــاس بـود خـواهـر