سلام بچه ها چطورید؟؟؟؟؟؟؟ببخشید من چندروزی بود که نیومده بودم درگیر درس ودانشگاه بودم............با عرض پوزش....
......خب دیگه من کمتر اپ میکنم از دوستای گلم تشکر میکنم که به یادم بودن از همشون ممنونم.........
شاید این اخرین اپم باشه شایدم...........معلوم نی ولی میدونم دیگه خیلی خیلی کم میام.......امیدوارم فراموشم نکنید ........دوستتون دارم.........اپم ادامه ی مطلبه برید بخونید..........بای تا های
دلمان خوش است که می نویسیم و دیگران میخوانند عده ای می گویند،
آه چه زیبا ، بعضی اشک می ریزند و بعضی می خندند
دلمان خوش است به لذت های کوتاه ، به دروغ هایی که از راست بودن قشنگترند،
به اینکه کسی برایمان دل بسوزاند یا کسی عاشقمان شود
با شاخه گلی دل می بندیم ، و با جمله ای دل می کنیم
دلمان خوش است به شب های دو نفری و نفس های نزدیک
خوش می شود به برآوردن خواهشی
و چشیدن لذتی و وقتی چیزی مطابق میل ما نبود چقدر راحت لگد می زنیم
و چه
ساده می شکنیم همه چیزرا...
اوللللللللللللللللللل شدم آیا؟؟؟؟
سحر جون موفق باشی من منتظر برگشتت هستم فراموشم نکنیا
خیــــلی سختــــــــــه دل بریــــدن...
خیــــلی سادســـــت دل شکستن ...
سخــــــــته عاشقونه مونـــــــــدن ...
دل به هیچ کســــــــی نبســــــتن ...
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
واییییییییییییییییییییییییییی نه سحر.......
بازم بیا..........
دلمون برات تنگ میشه.......
آخ جوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
اوللللللللللللللللللللللللل شدم
سحر تنهامون نذاریا سر بزن
میسی
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
به خاطر تو
به جهان خواهم نگریست
به خاطره تو
از درختان میوه خواهم چید
به خاطره تو
راه خواهم رفت
به خاطر تو
با مردمان سخن خواهم گفت
به خاطر تو
خودم را دوست خواهم داشت
منم فراموشت نمیکنم......
نیازهایم را درون قایقی کاغذی گذاشتم و به دریای سکوت سپردم.
وقتی برآورده نمی شوند همان بهتر به دست سکوت بسپارمشان.
جایشان امن تر خواهد بود، به یقین!
عزیزم مطمئن باش که اگه این آخرین آپتم باشه باز ما به فکرتیم..........موفق باشی عزیزم
من تو را نمی سرایم !..
تو ...
خودت در واژه ها می نشینی ..!
خودت قلم را وسوسه می کنی !!
و شعر را بیدار می کنی !!
سلام عزیزم...سحر این چه حرفیه؟


آخرین آپ؟
ببین تو بیا اما دیر به دیر بیا...اشکالی نداره ولی وبتو تعطیل نکن
قوفونت برم همین میای خودش خیلی خوبه...
بوووووووووووووس بووووووووووووووووس
راستی اون جمله ها که میگه:
از آن جمله هاییم که...
خیلی قشنگ بود
آدمها می آیند
زندگی میکنند
می میرند و میروند...
امـــا فاجعه زندگی تـــو
آن هنــگامـــ آغاز می شود کـــه...
آدمـــی میــــرود امـــا نمی میرد...!!
مـــی مانـــــد
و نــبودنشـــ در بـــودن تـــــو
چنان تــــه نشین می شود
کـــه تـــو مـــیمیریــــ
درحـــالی که زنـــده ایی...
دلــ ـت را
جــایـــی حـــوالـــی خـــدا " چهـــــــ ـار میــخ " کـــن
تـــا بـــا رفــتـــن ایـــن و آن
در نــــــرود...
کجا؟بودی دیگه
چه رشته ای قبول شدی؟
سلام سحر جون اپت خیلی قشنگ بود مرسی
ولی فراموشمون نکن هر از گاهی سری بزن
ممنون دوست من
در دیاری که تو آنجا باشی ، بودنت آنجا کافیست / آرزوهای دیگر ، اوج بی انصافیست .
در دیاری که تو آنجا باشی ، بودنت آنجا کافیست / آرزوهای دیگر ، اوج بی انصافیست .
امشب کم توقع شده ام ، آرزویم کوچک و کم حرف است ، هیچ نمیخواهم جز "تو" .
همیشه میگفتم این دلتنگی که میگن چیه........
همون حس میهمی که نفس ادم رو میگیره
اره تازه فهمیدم :
وقتی چــــــــــــــــیزی رو،
کـــــــــــــــــــــــــسی رو،
جایی جــــــــــــــــا گذاشته باشیم !!!
همون دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتنگیی ...؟؟؟
سلام مرسی از نظرهای قشنگت
--شرمنده یکم سرم شلوغ شده نمیتونم زود به زود بیام وبلاگ (دانشگاهم شروع شده و کلاسهاش هم فشرده هست--کلاس کیوکوشین هم دارم--کلاس گیتار هم میخوام تازه برم)
راستی یادت رفت بای وبلاگم و خودتو بیشتر معرفی کنیو بگی چند سالته-۰اهل کجایی و ... (این نظرمم نمایش نده و فقط خودت بخون و جواب بده)
سلام عزیزم...کم بیا بیا...نشه که دیگه نیای هاااااااا
مواظب خودت باش
فکر کنم دانشگاه که شروع میشه دیگه کم میام
خیلی قشنگ بودن
سلام دوست عزیز !
ما را میگردند
میگویند همراه خود چه دارید؟
ما فقط
رویاهایمان را با خود آوردهایم.
پنهان نمیکنیم
چمدانهای ما سنگین است،
اما فقط
رویاهایمان را با خود آوردهایم.
سید علی صالحی
من اینک در رواق کهکشانها
در آوای حزین کاروانها
در آن رنگین کمان پیر و خسته
در آن اشکی که بر مژگان نشسته
در آن جامی که خالی مانده از می
در آوایی که برمیخیزد از نی
نشانی از تو می بینم ،
سراغی از تو می گیرم
سلام عزیزم خوبی ؟ عالی بود
سلام خوبی شرمنده نبودم درگیر کارای استودیو بودم
این یه دعوتــــ نامس !㋡
[قلب]||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| [قلب]
فردا 3 شنبه 11 مهــر ساعتـــ 9 شب به روز میشــم خوشحالـ میشم تشـریف بیاریـد
[قلب]||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| ♥ ||||| ♥||||| [قلب]
امضـ أ :بـیـ ـتـأ๑
تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم
ز پشت میله های سرد تیره
نگاه حسرتم حیران به رویت
در این فکرم که دستی پیش اید
و من ناگه گشایم پر به سویت
در این فکرم که در یک لحظه غفلت
از این زندان خاموش پر بگیرم
به چشم مرد زندانبان بخندم
کنارت زندگی از سر بگیرم
در این فکرم من و دانم که هرگز
مرا یارای رفتن زین قفس نیست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد
دگر از بهر پروازم نفس نیست
ز پشت میله ها هر صبح روشن
نگاه کودکی خندد به رویم
چو من سر می کنم آواز شادی
لبش با بوسه می آید به سویم
اگر ای آسمان خواهم که یک روز
از این زندان خامش پر بگیرم
به چشم کودک گریان چه گویم
ز من بگذر که من مرغی اسیرم
من آن شمعم که با سوز دل خویش
فروزان می کنم ویرانه ای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان می کنم کاشانه ای را[گل]
برای زندگی کردن به کسی اعتماد کن که بتواند معنای سه چیز را در تو تشخیص دهد!: اندوه پنهان در لبخندت را، عشق پنهان شده در عصبانیتت را، و معنای حقیقی سکوتت را
آپم
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟ [گل]
رسم آدم های اینجا همین است ...
تنها می گذارند ، اما انتظار دارند تنها گذاشته نشوند ...
اشک را به تو هدیه می کنند ، اما انتظار دارند کسی اشکشان را در نیاورد ...
فلانی ،
امروز اگر اشک میریزی ، دلیلش را در گذشته ات جست و جو کن ...
من گذشته ام را مرور کردم،
حقم است سختیه این روز ها ...!
از هر دستی بدهی ، از همان دست می گیری ...
گفتی فراموش نکنم منم فراموش نکردم
اا بخشید سلام
اپم
سلام عزیزم خوبی؟
دیدم ازت خبری نیست گفتم سری بزنم حالی ازت بپرسم
سقط کردمـ
فرزنــد ِ مشــروع ـ عشقــم را
از وحشت ِ ایــ ن مردمــان
که عقلشان در چشمشــان است
میدانے؟
عادت کردهـ انــد زن ِ آبستـن ِ عــشق را
هــَـــــرزه خطاب مـے کنــن !!!...!
عشق بها دارد ... من و تو بودیم و یک دریا عشق ... حالا من ....
عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدورهر عیاش نیست غم کشیدن صنعت نقاش نیست!!!!!
در خاطری که ” تویـــی ” دیگران فراموشند ،
بگذار در گوشت بگویم
” میـــخواهــمــــــــت ” …
این خلاصه ی ،
تمام حرفای عاشقــــانه دنـــیاست …!!!
سبد قلبم را پر خواهم کرد از عطر تنــت ،
تا که یادم باشد روزی اینجا بودی…
نزدیک تر از من به خودم…!
بـــــــــاران …
بهانــــــــــه ای بود …
که زیر چتــــــــــر من ،
تا انتهای کــــــــــــــــــــــــــوچه بیایــــــــــــی
کـــــــــاش …
نه کــــــــــــــوچه انتهایی داشت …
وَ
نه بــــــــــاران بند می آمــــد…
شعر ،
ردیف وقافیه نمی خواهد !
بوی آغوش تو ،
هر دیوانه ای را
شاعر می کند….!!!!
نه دستی از برون که همتی از درون لازم است
حالا اما نمی خواهم برخیزم
می خواهم اندکی بیاسایم
فردا بر می خیزم وقتی که فهمیده باشم
چرا زمین خورده ام...!
گاه جلوی آینه می ایستم. . .
خــــــــــــودم را در آن میبینم. . .
دست روی شانه اش میگذارم و می گویم. . .
چه تـحــــــــــــملی دارد دلــت...
از انسانها غمی به دل نگیرزیرا خود نیز غمگینند!
زیرا با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند!
زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند.
پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند
سلام خوبی راستی آهنگم پخش شده
شبی گفتم به ســـیــگــارم که از جانم چه میخواهی؟؟؟؟
نوشت با خط دود
به دردت میخورم گاهی
تو بر من مینهی اتش
که درد خود کنی تسکین
من بیچاره میسوزم
تو از حالم چه میدانی
عشق چیز عجیبی نیست
همین است که تو دلت بگیرد و
...من نفسم...
من یاد گرفته ام
وقتی بغض می کنم
وقتی اشک می ریزم
وقتی میشکنم
منتظر هیچ دستــــــــــی نباشم
وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم
مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم
دلم تنگه ، تنگ روزهای بیخیالی ، تنگ روزهای ندانستن …
تنگ روزهای خوابهای خرگوشی ، تنگ روزهای حفظ کردنهای اجباری …
تنگ روزهای رفتن کنار آبی ترین آب به بهانه دلتنگی …
دلم تنگ ثانیه ای از آن ساعتها خاموشی است همراه با عزیزترین همدردها …
دلم تنگ است ، تنگ تنگ
نه ساعت آغاز می شود نه تقویم پایانم می دهد
لحظه شمار اتفاقی هستم که نمی افتد
سلام مبارک باشه
شیرینیشو کی بخوریم؟